ماهنامه سفر – شماره 30 ، دی 1390
بهانگیزی انتشار كتاب «صد سال اعلان و پوستر فیلم در ایران»، تالیف مسعود مهرابی
داستان راستان یك قرن گرافیك ایران
علیرضا كريمیمقدم

اوایل دهه 1370 به عنوان دانشجوی گرافیك وارد دانشكده هنر و معماری شدم. اساتید دانشكده سعی در شناساندن گرافیك ایران و جهان به ما داشتند و ما تشنه یادگیری و دیدن آثار مطرح اساتید گرافیك. اما در آن سالها نه اینترنت در دسترس بود و نه منبع و ماخذی برای آشنایی دانشجویان با آثار مطرح هنرهای تجسمی. تنها محلی كه به آن دسترسی داشتیم كتابخانه دانشكده بود كه كتابهای آنجا هم یا به تیغ سانسور گرفتار شده بود یا آنقدر محدود بود كه عطش دیدن تصاویر ناب گرافیك دنیا برایمان تبدیل به آرزو شده بود. حتی، لذت دیدن آثار گرافیك ایران نیز چندان نصیبمان نمیشد؛ معدود كتابهایی كه از آثار اساتیدی چون مریضی ممیز، ابراهیم حقیقی، قباد شیوا، آیدین آغداشلو و ... منتشر شده بود، اغلب دارای آثاری تكراری و با چاپی بیكیفیت بود. با این حال همین آثار غنیمت بود. من كه در آستانه فارغالتحصیلی از دانشكده بودم همواره این دغدغه همراهم بود كه چرا نباید تاریخچه و گذشتهی گرافیك ایران به صورت مدون در اختیارم باشد.
اوایل دهه هشتاد شد و اینترنت تقریبا به همه خانهها راه پیدا كرد. سایتها فیلتر نشده بودند و من مثل تشنهای كه به دریای گرافیك رسیده باشد، ساعتها به سایتهای مرتبط با گرافیك سرك میكشیدم و افسوس میخوردم كه چرا در دوران دانشجوییم اینترنت نبود! با آثار فاخر گرافیك دنیا آشنا شدم. سبكها و مكتبهای گرافیك را دیدم ولی هنوز خلایی در آرشیو بصری ذهنم وجود داشت و آن تاریخچه و پیشینه گرافیك كشورم بود. گاهی اوقات از خودم سئوال میكردم آیا گرافیك ایران فقط محدود به ممیز و حقیقی و مثقالی و شیوا میشود؟ آیا آغاز گرافیك ایران را باید با كتاب جمعه و مجله سپیدوسیاه نوشت؟
سالها بعد به عنوان مدرس ، وارد دانشكدهای شدم كه خودم چند سال در آن تحصیل كرده بودم. اینترنت و كتابهای خارجی گرافیك از نظر منبع تصویری من و دانشجویانم را بی نیاز كرد. به همت ناشران داخلی كتابهایی از آثار گرافیك طراحان مطرح كشور منتشر شد، اما این مجموعه آثار بیشتر به نوعی رپرتاژ هنرمندان بود تا معرفی هنر گرافیك ایران.
*
به جرات میتوان ادعا كرد كتاب «صد سال اعلان و پوستر فیلم در ایران» در بحبوحهی كمبود منابع مكتوب و تصویری گرافیك ایران كاملترین و پربارترین كتاب در این زمینه است. اگر هنر گرافیك را مجموعهای از شاخههای هنرهای تجسمی بدانیم این كتاب مجموعهای تقریبا كامل و نفیس از «تاریخچه» هنرهای تجسمی ایران طی صد سال اخیر است. مجموعه ای كه در آن علاوه بر مرور صد سال فیلم و سینمای ایران، ادبیات لوگوتایپ، تایپوگرافی، تصویر سازی، نقاشی، عكاسی و صنعت چاپ بصورت تصویری برای مخاطبان فراوانش گردآوری و به نمایش در آمده است.
همانطور كه مسعود مهرابی در مقدمه كتاب، خوش و ناخوش زندگی را در هم و جدا نكردنی دانسته، در كتاب نیز خوش و ناخوش طراحان و گرافیستهای ایران از ابتدا تا كنون به تصویر كشیده شده است. آثاری از هنرمندانی كه تا كنون آثار ضعیف از ایشان به ما ارائه نشده بود و هرچه بود، آثاری بود پخته و بی نقص و غالبا تكراری.
به سه دلیل از مسعود مهرابی تشكر میكنم؛ اول اینكه به من نشان داد هنرمندان پیشكسوت گرافیك ایران از ابتدا پیشكسوت نبودند. دوم اینكه سرژ آزاریان، میشا گراگوسیان، هایك اجاقیان، برادران سارواریان، محسن دولو، محمدعلی باطنی، محمدعلی حدت، محمدرضا دادگر و... را از صندوقچه خاطرات هنر ایران خارج و به امثال من معرفی كرد. آخر اینكه به من ثابت شد در سال 1351 بدون نرم افزار فتوشاپ و ایلوستراسیون و دوربینهایی با رزولوشن بالا هم میشد كارهایی به مراتب قویتر از سال 1390 انجام داد.
و ای كاش مهرابی عزیز، تمام 2600 پوستری را كه در اختیار داشت، ولو در ابعاد كوچك و با جرح و تعدیل، در معرض دید مشتاقان قرار میداد. به هر شكل از آنجا كه این كتاب بر آمده از دل مسعود مهرابی است، قطعا به دل مخاطبین آن كه هم خاصاند و هم عام نشسته است.
* صد سال اعلان و پوستر فیلم در ایران. تالیف: مسعود مهرابی. ناشر: نشر نظر. ترجمه متن انگلیسی: بهروز تورانی. عكاسان: رحیم جلالی و مرتضی پورنجات. ویرایش متن انگلیسی: دكتر سهراب سوری. ترجمه متنهای ارمنی: وازریك درساهاكیان. صفحهآرایی و طرح جلد: روشنك مافی. پیش از چاپ: سعید كاوندی. مدیر تولید: مهدی ابراهیم. نوبت انتشار: چاپ اول. تاریخ انتشار: آبان 1390. قطع: 25در35 . 498 صفحه، با جلد سازی گالینگور و روكش زركوب.