جستجو در وب‌سایت:


پیوندها:



 چاپ یازدهم کتاب
 "تاریخ سینمای ایران
"
 با ویراست جدید
 و افزوده‌های تازه منتشر شد

 در کتابفروشی‌های
 تهران و شهرستان

 ناشر: نشر نظر

 



 صد و پنج سال اعلان
 و پوستر فيلم در ايران



صد سال اعلان و پوستر فیلم
در ایران

و
بازتاب هایش

 


 لینک تعدادی از مطالب



درباره‌ی محمد قائد
نیم‌پرتره‌ی مردی که
از «آیندگان» هم گذر کرد


بررسی طراحی گرافیک
و مضمون در عنوان‌بندی
فیلم‌های عباس کیارستمی :
پنجره‌ای رو به
جهان شعر



گفت‌وگو با اصغر فرهادی؛
درباره‌ی «فروشنده» و
فکرها و فیلم‌هایش :
... این دوزخ نهفته

گفت‌و‌گو با پرویز پرستویی؛
درباره‌ی بادیگارد و کارنامه‌اش

زندگی با چشمان بسته

گفت‌و‌گو با محمدعلی نجفی
درباره‌ی سریال سربداران
سی‌و‌یک سال بعد از
اولین پخش آن از تلویزیون

گفت‌وگو با مسعود مهرابی
درباره‌ی نقش‌های چندگانه‌ای که

در تاریخ ماهنامه‌ی «فیلم» ایفا کرد
و آن‌هایی که دیگر ایفا نکرد

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد
درباره‌ی قصه‌ها و...:

نمایش هیچ فیلمی خطر ندارد


 
گفت‌و‌گو با بهرام توکلی کارگردان
من دیگو مارادونا هست:

فضای نقدمان مانند فضای
فیلم‌سازی‌مان شوخی‌ست

گفت‌و‌گو با پیمان قاسم‌خانی،
فیلم‌نامه‌نویس سینمای کمدی:
الماس و کرباس

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
رو خط «گذشته»:

سينما برايم پلكان نيست

گزارش شصتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی جهانی سن سباستین:
شصت‌سال كه چيزی نيست...

متن كامل گفت‌و‌گو
با ماهنامه‌ی «مهرنامه»،

به مناسبت
سی‌سالگی ماهنامه فیلم
:
ريشه‌ها

گفت‌و‌گوی ابراهيم حقيقی
با آيدين آغداشلو
درباره‌ی كتاب «صد سال اعلان
و پوستر فيلم در ايران»

گفت‌و‌گو با اصغر فرهادی
نويسنده
و كارگردان
جدایی نادر از سيمين
حقيقت تلخ، مصلحت شيرین
و رستگاری دريغ شده

قسمت اول | قسمت دوم  
قسمت سوم

بررسی كتاب
«پشت دیوار رؤیا»

بيداری رؤياها

كيومرث پوراحمد:
عبور از ديوار رؤياها،
همراه جادوگر قصه‌ها


تكنولوژی ديجيتال
و رفقای ساختار شكن‌اش
سينماي مستند ايران:
پيش‌درآمد


اسناد بی‌بديل
سينمای مستند ايران:
قسمت اول (۱۲۷۹ - ۱۳۲۰)


خانه سیاه است
سینمای مستند ایران:
قسمت دوم (۱۳۵۷ - ۱۳۲۰)


درباره‌ی آیدین آغداشلو:
پل‌ساز دوران ما


سایت ماهنامه فیلم، ملاحظات
و دغدغه‌های دنيای مجازی


گزارش پنجاه‌و‌ششمين دوره‌ي
جشنواره‌ي سن سباستين
(اسپانيا، ۲۰۰۸)
... به‌خاطر گدار عزيز

گفت‌و‌گو با آيدين آغداشلو
درباره‌ی مفهوم و مصداق‌های
سينمای ملی

جای خالی خاطره‌ی بلافاصله

گفت‌و‌گو با مانی حقيقی
به‌مناسبت نمايش كنعان

پرسه در كوچه‌های كنعان

گفت‌و‌گو با محمدعلی طالبی
از شهر موش‌ها تا دیوار

شور و حال گمشده

سين مجله‌ی فيلم،
سينمايی است، نه سياسی


گفت‌و‌گو با رضا میرکریمی
به‌مناسبت نمایش به‌همین سادگی

خيلی ساده، خيلی دشوار

گفت‌و‌گو با بهرام توکلی
به‌مناسبت
 نمایش
پا برهنه در بهشت

پا برهنه در برزخ
 

گمشدگان

گزارش چهل‌ودومین دوره‌ی
جشنواره‌ی کارلووی واری
(جمهوري چك، ۲۰۰۷)

پرسه در قصه‌ها

پرویز فنی‌زاده،
آقای حكمتی و رگبار

نمايشی از اراده‌ی سيزيف

گزارش چهل‌وهفتمین دوره‌ی
جشنواره‌ی تسالونیكی
(یونان) - ۲۰۰۶

پشت ديوار رؤيا

گفت‌وگو با رخشان بنی‌اعتماد 
درباره‌ی
خون بازی

مرثيه برای يك رؤيا

خون‌بازی: شهر گم‌شده

گفت‌وگو با رسول ملاقلی‌پور 
کارگردان
میم مثل مادر

ميم مثل ملاقلی‌پور

گفت‌وگو با ابراهیم حاتمی‌کیا 
درباره‌ی
به‌نام پدر
:

به‌نام آينده

برای ثبت در تاریخ سینمای ایران

یاد و دیدار

گفت‌و گو با جعفر پناهی
گزارش به تاريخ

گفت‌وگو با مرتضی ممیز
خوب شيرين

گزارش/ سفرنامه‌ی
پنجاه‌ و دومین دوره‌ی
جشنواره‌ی سن‌سباستین


گفت‌وگو با بهمن قبادی
 قسمت اول
/ قسمت دوم
 قسمت آخر

گفت‌وگو با عزیزالله حمیدنژاد
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌و گو با حسین علیزاده
 قسمت اول
قسمت دوم
 قسمت سوم

گفت‌وگو با گلاب آدینه
مهمان مامان را رايگان
بازی كردم


نقطه‌چین، مهران مدیری،
 طنز، تبلیغات و غیره


کدام سینمای کودکان و نوجوانان

جیم جارموش‌ وام‌دار شهید ثالث!

تاریخچه‌ی پیدایش
 کاریکاتور روزنامه‌ای


سینماهای تهران، چهل سال پیش

فیلم‌ شناسی کامل
 سهراب شهید ثالث


ارامنه و سینمای ایران

بی‌حضور صراحی و جام

گفت‌وگو با حمید نعمت‌الله:
مگر روزنه‌ی امیدی هست؟

«شاغلام» نجیب روزگار ما

اولین مجله سینمایی افغانستان

نگاهی به چند فیلم مطرح جهان

گزارش سی‌وهشتمین دوره‌ی
 جشنواره کارلووی واری


نگاهی به فیلم پنج عصر
ساخته‌ی سمیرا مخملباف

چیزهایی از «واقعیت» و «رویا»
برای بیست سالگی ماهنامه‌ی فیلم


بایگانی:
شهريور ۱۳۹۷

۰۱ آبان ۱۳۹۵

شماره‌ی 515 ماهنامه فيلم، آبان 1395

روی جلد: پدرام شریفی و هنگامه حمیدزاده در «متولد 65» (مجید توكلی)/ عکس: مهدی دلخواسته

 

 

 

 

فهرست مطالب 

سینمای ایران
خشت و آینه:
نگرانی‌های نقد نوشتن برای دعوای فروشنده/ بند باریک/ مراقب Ctrl+A باشید/ دورهمیِ قلمی/ دور باطل/ خانم بنی‌اعتماد فیلم بعدی‌تان را کی می سازید؟
دال مثل دکتر: اگر کیارستمی تصمیم دیگری می گرفت...
رویدادها: فیلم های تازه: کمدی انسانی (محمدهادی کریمی)، گشت ارشاد2 (سعید سهیلی)
مروری بر خبرهای مهر: حکم
احوالپرسی: فرشته صدرعرفایی، هرمز شجاعی مهر، توران قادری
خاطرات سوزنبان جوان: گفت‌وگو با محمدرضا صمیمی بازیگر طبیعت بیجان
آهسته و پیوسته:
گفت‌وگو با میلاد کی مرام
نقد فیلم: سه نقد بر سایههای موازی (اصغر نعیمی) و گفت وگو با كارگردان، و بازیگرانش ابوالفضل پورعرب و سمیرا حسن‌پور درباره‌ی فیلم/ درباره‌ی فیلم های کوتاه سعید روستایی/ آی آدمها (رخشان بنی اعتماد)/ ناردون (فریدون حسن پور)/ پشت در خبری نیست (شبنم عرفی نژاد)/ دو نقد بر ربودهشده (بیژن میرباقری)/ اینجا کسی نمیمیرد (حسین کندری)/ متولد 65 (مجید توکلی) و گفت وگو با كارگردان/ خشکسالی و دروغ (پدرام علیزاده)/ گشر (وحید وکیلی فر)
نگاهی به موسیقی چند فیلم: آشتی با موسیقی متن: فروشنده (ستاری اوركی)، ربودهشده (علیرضا افكاری) و سایههای موازی (مسعود سخاوت‌دوست)
دومین بخش از پرونده‌ی فروشنده (اصغر فرهادی)/ از نگاه آخرین بازیگر نقش ویلی لومان بر صحنه/ شش نقد و گفت وگو با حسین جعفریان (مدیر فیلم برداری)
چهارراه حوادث: نوعی نگاه به برخی از رویدادهای ماهی كه گذشت
گزارش اکران: بوی ماه مهر با تک ستاره های بی فروغ

سینمای جهان
نمای دور:
مانع وقوع فاجعه شوید: سینماگران علیه ترامپ/ پخش سریال وستورلد آغاز شد/ بازگشت جان ویک: تلفیقی از جذابیت های کهنه و نو/ هالیوود در صدد شکار بازیگر کره ای/ فیلمی درباره‌ی رقابت دو غول عالم تنیس/ در محضر میشل گوندری: ترس هایی که مادرم به من بخشید/ مستند نوآ بامباک درباره‌ی برایان دی پالما/ جایگاه مبهم و مشکوک قهرمان در سریال  های عصر طلایی و دنیایی یک  سان ساز
روی پرده: معرفی فیلم های تازه‌ی سینمای جهان: زیر سایه (بابک انوری)/ سیزدهمین (ایوا دوورنی)/ عصر سایهها (کیم جی- وون)/ دیو (مارسین ورونا)/ ملکه‌ی کاتوه (میرا نایر)
فیلمهای روز: نگاهی به دو فیلم جدید درباره‌ی مسیح: برخاسته (کوین رینولدز) و مسیحای جوان (سیروس نورسته)/ روز استقلال: خیزش دوباره (رولند امریش)/ من نرو هستم (رفیع پیتز) و گفت وگویی با کارگردانش/ و دیگر هیچکس نبود (کرگ ویویروس)/ شیون (نا هونگ- جین)/ دگمه‌ی مروارید (پاتریسیو گوزمان)
گزارش چهلویکمین جشنواره‌ی تورنتو: طعم شیرین انتقام
ضد نقد: عجالتاً «همشهری کین»: ت مثل تقلب بزرگ تاریخ سینما: چه‌گونه می توان شاهکارهای تاریخ سینما را به شیوه ای آشنا دراز کرد؟
مباحث تئوریک: تصویرهایی در ذهن: مروری گذرا بر چند نگره‌ی مرتبط با فلاش بک در تاریخ سینما

همکاران این شماره: حمیدرضا آذرنگ، کوثر آوینی، محسن بیگ آقا، مسعود ثابتی، محسن جعفری راد، مصطفی جلالی فخر، امیرعطا جولایی، محمد حقیقت، میلاد دارایی، مهرزاد دانش، پوریا ذوالفقاری، احمد طالبی نژاد، ریحانه عابدنیا، نیما عباس پور، عسل عباسیان، بهزاد عشقی، نیروان غنی پور، لی لی فتحی، علی فرهمند، مازیار فکری ارشاد، سمیه قاضی زاده، سعید قاضی نژاد، دامون قنبرزاده، عقیل قیومی، قصیده گلمکانی، رضا کاظمی، حمیدرضا مدقق، آذر مهرابی، کیومرث وجدانی

چشم‌انداز ۵۱۵

دال مثل دکتر: اگر کیارستمی تصمیم دیگری میگرفت...
لی
لی فتحی: «دكتر» یك پزشك جوان علاقه‌مند به فیلم‌سازی بود كه تقریباً هیچ‌چیز در مورد فیلم‌سازی نمی‌دانست. اما یك داستان‌گوی خوب و باعلاقه و پشتكار بود. یادم می‌آید از روز اول با نوشتن بیست طرح در هر جلسه شروع كرد. می‌گفت نمی‌تواند طرح‌ها را به تصویر و فیلم تبدیل كند. هر طرح را در یك ورق می‌نوشت و زیر طرح‌های مكتوبش، یك نقاشی از بخشی از آن طرح می‌كشید. وقتی دكتر از بچه‌ها خواست كه به جایش از طرح‌هایش فیلم بسازند...

مروری بر خبرهای مهر: حکم
پوریا ذوالفقاری
: ماه گذشته پر از خبرها و شایعه‌هایی بود که فراتر از سینما، عرصه‌ی فرهنگ و هنر را تحت تأثیر خود قرار دادند؛ از مشخص شدن نتیجه‌ی بررسی پرونده‌ی پزشکی عباس کیارستمی تا احتمال كنار رفتن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی. با این حال خبرهای مربوط به صدور پروانه‌های ساخت و افزایش واضح تعداد تولیدهای سینمایی در آغاز نیمه‌ی دوم سال نشان می‌دهد در هر شرایطی وضعیت و روند کلی سینمای ایران تغییر نمی‌کند و با وجود همه‌ی تنش‌ها و گرفتاری‌های امسال و محدودیت‌های...

احوال‌پرسی - فرشته صدرعرفایی: با تئاتر و دورتر به سینما
عسل عباسیان
: هم شد اما نهایتاً از جشن خانه‌ی سینما جایزه گرفت. آیا بیش‌تر در انتظار سیمرغ نبود؟: «من کلاً منتظر هیچ‌چیزی نیستم و هر اتفاقی بیفتد فقط خدا را شکر می‌کنم. اگر هم اتفاقی نیفتد، نه فکر می‌کنم بی‌عدالتی شده، نه تصور می‌کنم حقم خورده شده. همیشه قضاوت برای اعطای جایزه نسبی است و همه‌ی کسانی که کاندیدای دریافت جایزه می‌شوند از دید من صلاحیت جایزه گرفتن دارند. خودم هم داور بوده‌ام و می‌دانم چه‌قدر انتخاب یک نفر برای اعطای جایزه سخت است...

خاطرات سوزنبان جوان: گفت‌وگو با محمدرضا صمیمی بازیگر طبیعت بی جان
پوریا ذوالفقاری:
محمدرضا صمیمی وقتی این نقش را بازی می‌کرد و نخستین دیالوگ‌هایش را جلوی دوربین می‌گفت، برای نخستین بار داشت سینما را تجربه می‌کرد. ولی تفاوت مهم او با دیگر بازیگران طبیعت بی‌جان سابقه‌ی تئاتری‌اش بود. همین نکته انتخاب او را توسط شهید‌ثالث جالب‌تر می‌کند. صمیمی از قدیمی‌های تئاتر استان گلستان است و هنوز هم می‌توان گاهی او را در فیلم‌ها و سریال‌ها دید، ولی شاید بسیاری ندانند او...

گفتوگو با میلاد کیمرام:آهسته و پیوسته
محسن جعفری
راد: کی‌مرام به موازات کار در سینما، در سریال‌های پرمخاطب نیز بازی کرده، از جمله نابرده‌رنج، بچه‌های نسبتاً بد و... این شب‌ها هم سریال چرخ‌وفلک را روی آنتن دارد. با کی‌مرام درباره‌ی تجربه‌هایش در سینما و تلویزیون گفت‌وگو کرده‌ایم. از بهترین بازی‌اش که طبق نظر منتقدان در ملکه بود تا دو فیلمی که روی اکران دارد؛ آب‌نبات چوبی و امکان مینا. این اولین گفت‌وگوی ماهنامه‌ی «فیلم» با اوست و به همین دلیل...

بازگشت جان ویك: تلفیقی از جذابیتهای كهنه و نو
شهزاد رحمتی
: جان ویك (چاد استاهلسكی، دیوید لیچ، 2014) گرچه در آمریكا و بسیاری از كشورهای دیگر با استقبال منتقدان روبه‌رو شد و فروش موفقی هم داشت، در ایران در حدی كه شایستگی‌اش را داشت دیده و شناخته نشد. شاید یكی از دلایلش این باشد كه برخی از سینمادوستان ایرانی دیگر حوصله‌ی دیدن كیانو ریوز را ندارند. البته باید اقرار كنم كه علاقه‌ی خاص بنده به این بازیگر بزرگ كه از زمان تماشای سه‌گانه‌ی ماتریس به اوج رسید همچنان پابرجاست و...

دی
پالما، مستند نوآ بامباك درباره‌ی او: «خشم و عصیانی كه دیگر نیست»
شهزاد رحمتی:
برایان دی‌پالما قطعاً یكی از پربارترین و خیره‌كننده‌ترین كارنامه‌های حرفه‌‌ای را در میان سینماگران هم‌نسل خود دارد. او به واسطه‌ی فیلم‌های تحسین‌شده‌ای مثل خواهران (1993)، كری (1976)، انفجار (1981) و... بیش از هر سینماگری با هیچكاك مقایسه شد و حتی هیچكاك جدید لقب گرفت ولی دامنه‌ی تأثیرپذیری و سلیقه‌های سینمایی‌اش گسترده‌تر از این بود و از آبشخورهای متنوعی تغذیه می‌كرد: از سینمای فیلم‌سازان مدرن اروپایی مثل گدار و ‌آنتونیونی گرفته تا...

جایگاه مبهم و مشكوك قهرمان در سریال
های  عصر طلایی و دنیایی یكسانساز
شهزاد رحمتی:
بدیهی است كه در پرداختن به موضوع پردامنه‌ای مثل تحولات مثبت و مؤثر در عرصه‌ی سریال‌سازی، باید با متمركز شدن بر وجوهی خاص، دامنه‌ی تحقیق را تنگ‌تر كرد. موضوع اصلی این نوشته مهم‌ترین این تحولات در عرصه‌ی بسیار اساسی شخصیت‌پردازی، به‌خصوص در پرداخت قهرمانان (و نیز شخصیت‌های منفی) است. در میان عناصر اساسی تشكیل‌دهنده‌ی اثری نمایشی از نوع سریال، مختصات و روحیات شخصیت‌ها - و طبعاً بیش از همه قهرمان(های) اثر - شاید به نحوی محسوس‌تر و گاه اصولاً شدیدتر، تحت تأثیر تحول‌های اجتماعی، سیاسی و...

نگاهی به دو فیلم جدید  درباره‌ی زندگی مسیح: یک دو میدان در پی عیسی براند...
مهرزاد دانش
: آن‌چه تا به حال در سینما درباره‌ی زندگی حضرت عیسی ساخته شده، عمدتاً شامل دوران پس از بعثت او روی تپه‌ی جلجتا تا زمان به صلیب کشیده شدنش بوده است. در دو فیلم مسیحای جوان و برخاسته، ماجراهای قبل و بعد از این وقایع، مورد توجه قرار گرفته و یکی از عواملی که می‌تواند مخاطب را برای تماشای‌شان كنجكاو كند، همین خروج از دایره‌ی همیشگی روایت‌های سینمایی در باب مسیح است. در مسیحای جوان...

روز استقلال: خیزش دوباره (رولند امریش): پیش از آنكه آنها حمله كنند...
هوشنگ گلمكانی:
نكته‌ی مهم و اساسی در پایان فیلم، یك پیام تازه در این ژانر از سینمای آمریكا است كه آن هم با توجه به معادلات و فضای پس از یازدهم سپتامبر، معنا پیدا می‌كند. زمینی‌ها ملكه‌ی حمله‌كنندگان و بقیه نیروهای فضایی را از پا درمی‌آورند، ابزار آن‌ها را نابود می‌كنند یا از كار می‌اندازند و سفینه‌ی غول‌آسای اصلی هم كه می‌گریزد، اما همه می‌دانند كه آن‌ها برای انتقام یا رسیدن به هدف‌های مورد نظرشان برمی‌گردند. ولی...

من نرو هستم (رفیع پیتز): آمریکایی شدن، به چه قیمت؟
محمد حقیقت:
فیلم از نظر بصری، به‌خصوص در صحنه‌هایی که در صحراها گرفته شده‌اند، جذابیت بسیاری دارد، و در کنار آن، موسیقی فیلم با تک‌نوازی گیتار برقی ریس چتهم، در صحنه‌های مربوط به خاورمیانه، انتخاب هوشمندانه‌ای ا‌ست. دیالوگ‌های سربازان در صحنه‌هایی كه در انتظار موقعیت هستند تا حمله را شروع کنند، بسیار خوب نوشته شده و کمک بسیاری به شناخت این سربازان و احساس‌ها و انگیزه‌های‌شان و...

گفتوگو با رفیع پیتز درباره‌ی فیلم تازهاشک دوست ندارم در آخر فیلم، نقطه‌ی پایان بگذارم
قصیده گلمکان
ی: فیلم در جشنواره‌ی برلین شرکت داشت كه مریل استریپ هم جزو داورانش بود. واکنش او را نمی‌دانید؟
پیتز: واكنش شخص او را نه، ولی واکنش آمریکایی‌ها اغلب برمی‌گشت به ملیت من و روی ایرانی بودنم تأكید می‌كردند. در صورتی که تمام فیلم‌های من درباره‌ی شخصیت‌هایی هستند که جامعه با آن‌ها مشکل دارد و اگر فیلم به طور اتفاقی دارد در مقطعی از زمان ساخته می‌شود که اتفاق‌های سیاسی مهمی در حال رخ دادن است ربطی به کار من ندارد...

و دیگر هیچکس نبود (كرِگ ویوِیروس): زیر گنبد واژگون فلک
شاهین شجری
کهن: مثل اغلب تولیدات بی‌بی‌سی در سال‌های اخیر، و دیگر هیچکس نبود هم سر و شکلی پاکیزه و تصویرهایی شیک دارد و صحنه‌پردازی و طراحی نور و حرکت‌های دوربینش با دقت و توجه زیاد انجام شده است. بیش‌تر زمان سریال در فضاهای داخلی می‌گذرد و فراوانی نماهای متوسط و درشت باعث شده جزییات بازی بازیگران اهمیتی دوچندان بیابد، چون بیش‌ترین بار حسی و عاطفی هر نما با تکیه بر چهره و اندام بازیگر...

شیون (نا هونگ-جین): همنوازی شبانه‌ی ارکستر اوهام
مسعود ثابتی:
تکیه و تأکید بر عنصر «نگاه» در طول فیلم، و جسمیت یافتن و مادی شدن این عنصر در مقام یک امر متجاوز و پریشان‌گر، موتیف معنایی بنیادینی است که مدام در فیلم گسترش می‌یابد. از سوی دیگر به تبع آن، روند تبدیل تدریجی امر مادی به امر ذهنی و انتزاعی را می‌توان تم بدیل و معادلی فرض کرد که همچون دو روی یک سکه، در کار برهم زدن نظم...

دگمه‌ی مروارید (پاتریسیو گوزمان): ردی از گذشته‌ی ناتمام
كیومرث وجدانی:
 فیلم تازه‌ی پاتریسیو گوزمان در ردیف مستند قبلی‌اش دلتنگی برای نور قرار می‌گیرد و از لحاظ قالب و مضمون همان شیوه را پی گرفته است. مانند آن فیلم، دگمه‌ی مروارید هم با پژوهشی علمی درباره‌ی راز کیهان و منشأ حیات آغاز می‌شود و به نقد قساوت نهفته در نظام دیکتاتوری حاکم بر وطن فیلم‌ساز می‌انجامد. این بار موضوع کندوکاو علمی او آب است، اما...

چهلویكمین  جشنواره‌ی تورنتو  : طعم شیرین انتقام
كوثر آوینی:
وقتی من، دانیل بلیك تمام شد، خانمی كه در ردیف جلویی من نشسته بود به آغوش دوستش پناه برد و زار زار گریه كرد. باور كنید اغراق نمی‌كنم. از همه‌جا‌ی سالن صدای گریه می‌آمد. موقع خروج از سالن اغلب تماشاگرها سعی داشتند با كسی چشم در چشم نشوند. سهم فرشتهها را یادتان هست كه كن لوچ با چه تبحر غبطه‌برانگیزی توانست اجتماع كوچك چند آدم كاملاً معمولی را تبدیل به یك تجربه‌ی سینمایی دوست‌داشتنی، شیرین، خنده‌دار و به‌یادماندنی كند؟ حالا استاد هشتادساله، تمام توانایی‌‌اش را به كار برده تا...

ضد نقد: چهگونه میتوان شاهكارهای تاریخ سینما را به شیوهای آشنا، دراز كرد؟
هوشنگ گلمكانی: همشهری كین
(1941) نخستین فیلم اورسن ولز پس از چند سال تجربه در تئاتر و رادیو، یك جاه‌طلبی تمام‌عیار است كه تمامی روحیه‌ی سازنده‌اش و به‌خصوص جلوه‌گری و تفرعن او را بازتاب می‌دهد. كمپانی آر.ك.ئو به اعتبار همان تجربه‌های تئاتری و رادیویی، امكان ساختن فیلمی پرهزینه و بلندپروازانه را برای جوانی 25ساله فراهم كرد كه در طول زندگی‌اش با همان تبختر همیشگی به راهش ادامه داد و...

مروری گذرا بر چند نگره‌ی مرتبط با فلاشبک در تاریخ سینما: تصویرهایی در ذهن
مسعود ثابتی
: شاید بتوان گفت که تاریخ فلاش‌بك در فاصله‌ی سال‌های 1902 تا 1985 بخش پیچیده‌ای از پیشرفت‌های بسیار بزرگ‌تر در تاریخ سینماست. به طور كلی در دستور زبان روایی امروز سینما، فلاش‌بك از مدت‌ها پیش به تمهیدی پیشرفته در بازنمایی خاطره‌ها و رؤیاها و ذهنیات تبدیل شده است. هم‌چنین الگویی پیچیده از تكامل تدریجی و تأثیر فلاش‌بك بر درام، نمایش‌نامه و ادبیات وجود دارد كه به شكلی متقابل بر هم تأثیر گذاشته‌اند...

سایه‌های موازی (اصغر نعیمی): وفا کن تا رها گردی ز دستم
پوریا ذوالفقاری
: اصغر نعیمی در همین راه میانه قدم گذاشته است. انتخاب ابوالفضل پورعرب هم این احتمال را تأیید می‌کند. او نویسنده‌ی جوان و پُرشروشور سال‌های دور و مرد مرموز و پریشان امروز است. سکوتش پرده‌ای‌ست افتاده بر جدال درونی و ترفندی‌ست برای گریز از مواجهه با خود. از آن آدم‌هایی که دوست ندارند کسی یا چیزی آن‌ها را یاد خودشان بیندازد. انتقام کارهای کرده و نکرده‌ی خود را از دیگران می‌گیرند...

خطوط شکسته
مسعود ثابتی
: آن‌چه توجه به سایههای موازی و ضرورت درنگ بر آن را توجیه می‌کند، این است که اصغر نعیمی از پس سال‌ها کار در عرصه‌ی عملی سینما و در گذر از دو ساخته‌ی پیشینش که دست‌کم با معیارهای سخت‌گیرانه و حرفه‌ای، از مصداق‌های فیلم عامه‌پسند در جریان سینمای پس از انقلاب بودند، حالا انگار مسیر مطلوب و اصلی‌اش در سینما را یافته و سر در کار نوعی از فیلم‌سازی و کارگردانی نهاده که با دانسته‌ها و اندوخته‌هایش از سینما، سازگارتر و هماهنگ‌تر است...

ملاحظاتی درباره‌ی «سایههای موازی» و سازندهاش: حركت دوباره از آغاز
هوشنگ گلمكانی:
اصغر نعیمی از حیث اجرای داستان چند قدم از فیلم‌های قبلی‌اش فاصله می‌گیرد. یعنی اصلاً وارد دنیای تازه‌ای می‌شود كه ربطی به آن فیلم‌ها ندارد. با این حال، بیگانگی او با این فضای تازه باعث ناپروردگی‌هایی شده كه رفعش نیاز به تجربه‌ی بیش‌تر دارد. مثلاً این‌كه وقتی با ردوبدل شدن یك لیوان آب در یك نمای بسته می‌تواند به‌خوبی حس مورد نظرش را القا كند، یا همان سكانس مورد اشاره‌ی صحبت فرهاد با دختر...

گفتوگو با اصغر نعیمی درباره‌ی «سایههای موازی» :
آرمانهای فراموششده‌ی یک عتیقه
فروشِ دلباخته
شاهین شجری
کهن: سایه‌های موازی سومین فیلم سینمایی او یک عاشقانه‌ی آرام است که داستانی از فئودور داستایفسکی را دست‌مایه قرار داده و فیلم‌نامه‌اش را همکار سابق دیگرمان سعید عقیقی نوشته که به عنوان نویسنده‌ای خاص‌پسند و سخت‌گیر شهرت دارد. حضور دو بازیگر سرشناس چون ابوالفضل پورعرب و شهاب حسینی در نقش‌های اصلی و داستان جذاب فیلم از جمله امتیازهای آن است، اما قطعاً باید برای کارگردانی نعیمی حسابی جداگانه باز کرد...

گفتوگو با ابوالفضل پورعرب: زمان پریدن رسیده بود
پوریا ذوالفقاری
: اصغر نعیمی در سایههای موازی نقش مردی میان‌سال را به پورعرب سپرده که شاید مناسب‌ترین نقش برای این دوره از زندگی اوست. پورعرب در گفت‌وگوی دو سال پیش از دشواری‌ها و تنهایی‌ها و دردهایش گفت ولی حالا از تحلیل نقش و نگاهش به شخصیتی که بازی کرده و دلیل رد و قبول پیشنهادهای دیگر می‌گوید. این یعنی دوران جدیدی برایش آغاز شده است. یعنی پورعرب بازگشته و...

گفتوگو با سمیرا حسنپور: نقشهایی را دوست دارم که از من دور باشند
محسن جعفری
راد: سمیرا حسن‌پور (متولد 1363 در تهران) بازیگر گزیده‌کار و خوش‌شانسی است. گزیده‌کار از این جهت که ده سال از اولین بازی حرفه‌ای‌اش می‌گذرد، اما فقط سه فیلم و یک سریال کار کرده و خوش‌شانس به خاطر این‌که در گام اول برای بازی در تئاتر، با بهرام بیضایی کار کرده، در تلویزیون با سیروس مقدم و در سینما هم اولین کارش با سامان سالور بوده و همکاری با بازیگرانی چون نیکی کریمی، شهاب حسینی، ابولفضل پورعرب و...

آی آدمها (رخشان بنیاعتماد): ...اما آدمی چارهساز است
عقیل قیومی:
نکته‌ی مهم دیگر در فیلم این است که به نظر نمی‌رسد کارگردان دخالتی در روند ماجراها و قصه‌ی پرغصه‌ی آدم‌های فیلمش داشته باشد و بسیار منتظر مانده تا انبوهی از لحظه‌های ناب انسانی را شکار کند ولی در آن مستند قدیمی انگار جاهایی آدم‌ها به بازی گرفته شده‌اند. کارگردانِ آی آدمها تا اندازه‌ای که مجاز می‌نماید وارد حریم آدم‌های فیلمش می‌شود و...

ناردون (فریدون حسنپور ): تعطیلاتروها، سینماروها
دامون قنبرزاده:
حسن‌پور تلاش می‌کند با ساختن موقعیت‌هایی، طنز کمدی موقعیت خلق کند و تنها به دیالوگ متکی نباشد که یکی‌دوجایی موفق می‌شود، مثل آن‌جا که قرار است کل‌شکور را با تور ماهیگیری از رودخانه بیرون بکشند اما به جای او، ماهی به تور صیادها می‌افتد، یا کل سکانس قرار دادن جسد کل‌شکور در وان پر از یخ...

پشت در خبری نیست (شبنم عرفینژاد): پشت سر خبری هست
پوریا ذوالفقاری: فیلم محصول سال 88 است. دیر اکران شده و قاعدتاً باید با اغماض سراغش برویم. ولی راستش با وجود این وقفه‌ی طولانی بین زمان تولید فیلم و زمان اکرانش، نکته‌ی ازمدافتاده‌ای در فیلم نیست. امتیازهای فیلم به جای خود ولی ایرادهایش ربطی به کهنگی ندارند. اصلاً موضوع فیلم و ساختار روایی فیلم‌نامه طوری‌ست که گذر زمان رنگ‌ورویش را نمی‌برد...

ربودهشده (بیژن میرباقری): گزارش ربوده شدن یک لپتاپ
سعید قاضی
نژاد: ربودهشده تا جاهایی خوب پیش می‌رود. موضوعش به‌روز است و جای کار بسیاری دارد اما همین موضوع حفره‌هایی هم دارد که از همان مراحل نخست نوشته شدن فیلم‌نامه دست‌وپای نویسنده را بسته است. شاید بگویید همین مسأله مهم‌ترین دلیل برای دیگر نویسندگان و کارگردانان است تا اصلاً سمت ساخت چنین سوژه‌ای هم نروند. ما هم در پاسخ باید بگوییم...

صفحه‌ی حوادث
ریحانه عابدنیا
: اشکال اول در شروع فیلم است. در دنیای امروز و با گسترش بی‌مهار شبکه‌های مجازی و نشریه‌های زرد و شایعه‌های مدام و بی‌شمار، انتشار چند عکس شخصی از یک بازیگر، یا دست‌نوشته‌ها و مصاحبه‌هایش چیزی نیست که دلیل قانع‌کننده‌ای برای آشفتگی‌های واکنشی بعدی و شکل‌گیری یک داستان درگیرکننده باشد. مگر این‌که...

اینجا کسی نمیمیرد (حسین کندری): هرکه را افزون خبر جانش فزون
مسعود ثابتی:
پیش از آغاز به گفتن از مرتبه و جایگاه فیلم و اشاره به نارسایی‌های آن و ندانم‌کاری‌های سازنده‌اش، اشاره به نکته‌ای را بسی مبرم‌تر و مهم‌تر می‌دانم، و آن ضرورت ساخته شدن فیلم‌هایی از این جنس و از این دست در سینمای ایران است. فیلمی مثل اینجا کسی نمیمیرد، گذشته از ابتلا به آفت عمومی و مشترک اکثریت فیلم‌های سینمای ایران در عرصه‌های نگارش و تولید و تهیه و کارگردانی است، و...

متولد 65 (مجید توكلی): تركیب همدلیبرانگیزی از صداقت و شفقت و دروغ!
هوشنگ گلمكانی: متولد 65
فیلم امیدواركننده‌ای برای كارگردان جوانش و همچنین فیلم‌نامه‌نویس آن است. برای دو بازیگر جوانش هم یك موفقیت است. مهم‌ترین مشكل نگارنده با فیلم، موسیقی سانتی‌مانتال آن است، در حالی كه فیلم‌ساز در استفاده از موسیقی فیلم‌نامه‌ای برعكس (و درست) عمل كرده و پخش موسیقی قصه‌ی عشق به عنوان موسیقی داخل آسانسور در چند موقعیت تنش‌زای فیلم...

گفتوگو با مجید توکلی، کارگردان «متولد 65»: بازی بچههای دهه‌ی شصت
محسن جعفری
راد: متولد 65 یکی از فیلم‌اول‌های موفق جشنواره‌ی فجر اخیر بود. مجید توکلی کارگردان جوان این فیلم که تجربه‌هایی در زمینه‌ی فیلم کوتاه و مستند دارد با ساخت این فیلم توانست توجه برخی منتقدان را جلب کند و شروع قابل‌قبولی در کارنامه‌اش رقم بزند...

خشكسالی و دروغ (پدرام علیزاده): درون آینه‌ی روبهرو چه میبینی
مازیار فکری
ارشاد: خشکسالی و دروغ نمایش‌نامه‌ای دشوار برای اقتباس سینمایی است. طراحی مینی‌مال صحنه و میزانسن حداقلی متن در اجراهای صحنه‌ای، نخستین چالش پیش روی فیلم‌نامه‌نویس (ظاهراً خود یعقوبی) است. این طراحی موقعیت و صحنه‌ی مینی‌مال و در عین حال فضاهای خالی میان دو پرده از نمایش، در یک فیلم سینمایی قابل‌ بازتولید نیست و باید تمهیدهایی مناسب برای پر کردن این فضاهای خالی اندیشیده شود...

گشر (وحید وکیلیفر): فیلمدرمانی
نیما عباس
پور: نخستین فیلم بلند وحید وکیلی‌فر، گشر، از این لحاظ فیلمی قابل‌احترام و دیدنی‌ است. از آن فیلم‌هایی است که قطعاً علاقه‌مندان جدی سینما که فیلم دیدن را نوعی آیین می‌دانند از تماشایش لذت می‌برند. گشر در نگاه تماشاگر بی‌حوصله و خوگرفته به فیلم‌های سرگرم‌سازی، فیلمی سخت، کند و خسته‌کننده است اما همان طور که اشاره شد، امروزه فیلم دیدن جدا از بخش سرگرمی و تفریح بدل به آیینی شده که...

اوضاع نقد فیلم، این روزها: قلمرنجش
احمد طالبی
نژاد: هیچ فکر کرده‌اید جوانی که سال‌ها پیش وارد عرصه‌ی نقد و نوشتار سینمایی شد و خیلی زودتر از آن‌که فکرش را می‌کرد به شهرت رسید و شد کارگزار برخی تهیه‌كنندگان و فیلم‌سازان و با نقد‌های تند و تیز بر فیلم‌های غیرتجاری اسم و رسمی در کرد و در کم‌تر از پنج سال صاحب ملزومات یک زندگی مرفه در تهران شد، حالا کجاست؟ من هم نمی‌دانم و نمی‌خواهم بدانم، ولی این را می‌دانم که او هم قربانی بلندپروازی‌هایش شد و...

نگاهی به موسیقی چند فیلم: آشتی با موسیقی متن
سمیه قاضی
زاده: طی حداقل چهارپنج سال گذشته بارها از بحرانی که گریبان موسیقی فیلم ایران را گرفته نوشته‌ایم. از این‌که تا چه اندازه هم کمیت و هم کیفیت موسیقی فیلم در ایران نحیف و ضعیف شده است. نه کارگردان‌های نسل جدید رغبتی به استفاده از موسیقی بجز روی تیتراژ دارند و نه علاقه‌ای به حضور موسیقی متن و نه آهنگ‌سازان ملودی‌ها یا موتیف‌های به‌یادماندنی می‌سازند که بشود حداقل تا بیرونِ سینما آن را در ذهن نگه داشت، دیگر چه رسد به...

«فروشنده» از نگاه آخرین بازیگر نقش ویلی لومان:
قد خمیدن از سنگینی یك عمر خواستن و نرسیدن
حمیدرضا آذرنگ:
در بیش‌تر نقطه‌نگاه‌ها و نقدهای نوشته‌شده بر فروشنده، به نبود ارتباط بین فیلم و نمایش‌نامه‌ی آرتور میلر اشاره شده و تنها دلیل ربط دادن این اثر را وجود گروه نمایش و واقع شدن رویدادها در فضایی تئاتری می‌دانند، در حالی که درهم‌تنیدگی این دو اثر چنان متبحرانه و ظریف شکل گرفته که قابل‌ستایش است. روایت اصغر فرهادی از بحران هویت و جامعه‌ی کارگر‌کُش صنعت‌زده‌ی دهه‌ی 1930 آمریکا تا ...

خداحافظ مورینیو
رضا کاظمی
: در این بلبشوی جهان‌سومی چیزی که گم می‌شود لذت ناب سینماست، لذت ناب درام؛ همان ساحتی که مصاحبه‌های سال‌های پیشین فرهادی بر آن جولان می‌داد. آن‌وقت‌ها او از ارادتش به سید فیلد می‌گفت و در جایگاه یک درام‌نویس آشنا با هنر نمایش سخن می‌راند. اما امروز خود فرهادی (چه در متن و چه در سخنوری‌های پرشمار فرامتن) به بازی‌ای تن داده که از سوی مخالفان ایدئولوژیک سرسختش ترتیب داده شده است. آن‌ها حالا...

ارجاعهای فرهادی و گفتوگوهای بینامتنی: چهگونه فرهادی از خود جا ماند؟
بهزاد عشقی
: این سؤال مطرح است که چرا فرهادی فیلم‌نامه‌ی حقایق... را احضار کرده است؟ به نیت بازخوانی مجدد؟ با این هدف که نوعی همسانی بین جامعه‌ی دیروز و مناسبات اجتماعی امروز پدید آورد؟ به این قصد که تحول‌های اجتماعی را از گذشته تا امروز دنبال کند؟ فرهادی خود گفته که موقع نوشتن فروشنده اشرافی به این فیلم‌نامه نداشته ‌است. خودآگاه یا ناخودآگاه، فیلم‌نامه‌ی حقایق... چه از نظر داستانی چه به لحاظ اجتماعی، و به‌خصوص...

عناصر ساختاری و روایی سینمای فرهادی با تمرکز بر «فروشنده»: کشیدههای کشنده
محسن جعفری
راد: در فروشنده دیگر از قانون خبری نیست. قانونی که در جدایی... حضور پررنگی داشت، به خاطر روحیات رعنا حذف می‌شود. مرد راننده ابتدا رعنا را قربانی می‌کند و بعد قربانی انتقام عماد می‌شود. اگر در دادگاه جدایی... تعامل متهم و شاکی را برای لحظه‌هایی شاهد بودیم، در فروشنده شاکی (رعنا) خواستار بخشش متهم است که این رویکرد، نگاه انسانی و صلح‌جویانه‌ی فرهادی را نشان می‌دهد...

تصویر خانه و خانواده در آثار اصغر فرهادی: شیشههای شکسته
میلاد دارایی
: در تداوم رابطه‌ی معنادار میان خانه و ساکنان آن در این فیلم‌ها، شخصیت‌ها نیز معمولاً لباس‌های آراسته و زیبایی به تن ندارند، رنگ‌های تیره یا مات در پوشش‌شان غلبه دارد و حتی رنگ‌های شادی مثل روسری قرمز رعنا در روز اسباب‌کشی، به رنگ‌های تیره‌ی اواخر فیلم در خانه‌ی ویران‌شده می‌رسد. و این تیره‌پوشی پایانی، همان چیزی است که در درباره‌ی الی... و جدایی... هم دیده بودیم: مرگ الی در اولی و مرگ پدر نادر در دومی...

تلخیهای بیپایان
علی فرهمند
: شباهت نمایش‌نامه‌ی مرگ فروشنده نیز با فروشنده، شباهتی مضمونی است. در نمایش‌نامه‌ی آرتور میلر ازهم‌‌گسیختگی، زندگیِ رو به زوال و پایان «رؤیاهای آمریکایی» و مسخ تدریجی طبقه‌ی متوسط، معلولی است بر علت ماتریالیسم. در فروشنده نیز زمانی که تمام اهل ساختمان، خانه را به علت تخریب ترک می‌کنند، دوربین از پشت پنجره‌ی شکسته، لودری مشغول به خاک‌برداری را نشان می‌دهد. نقد جامعه‌ی مدرن تقریباً بن‌مایه‌ی اصلی آثار اکثر فیلم‌سازان كنونی است و...

بازیگری در «فروشنده»: و باقی سکوت...
امیرعطا جولایی:
شیوه‌های فرهادی برای بدیهی نمایاندن بازیگری در فیلم‌هایش را مرور کنیم: ماسکه کردن بازیگر با شخصیت روبه‌رو یا ابزار صحنه (که مثل یکی از سه مورد چاره‌جویی برای تماس بازیگران نقش زن و شوهر در فروشنده حاصل درخشانی داشته)، استفاده از جای دوربین برای دور شدن از نماهای واکنشی مرسوم (برای مثال در جایی که باید خشم عماد را از برخورد اولیای مدرسه ببینیم)، حائل قرار دادن پنجره و سطحی شیشه‌ای (به‌ویژه در جدایی... و فروشنده) و بالأخره...

گفتوگو با حسین جعفریان: سرکشی دوربین به تمام زوایای صحنه
آذر مهرابی
: با چه وسایل و تمهیدهایی دوربین روی دست کار کردید؟
جعفریان: از هیچ‌گونه وسیله‌ی كمكى استفاده نکردیم. فیلم‌برداری روی دست پیمان شادمانفر فوق‌العاده است. در بعضی نماهای طولانی او در حالی که بدون هیچ وسیله‌ی كمكى دوربین را بر دوش داشت چند طبقه از پله‌ها پایین می‌رفت و بالا می‌آمد بدون قطع نما. فکر می‌کنم تعداد فیلم‌بردارهایی که می‌توانند تحت چنین شرایطی کار کنند و تصویرهای بدون عیب و نقصی ارائه دهند خیلی زیاد نباشد...

چهارراه حوادث: اندر فواید جابهجایی وزرا
هوشنگ گلمکانی
: ...از طرف دیگر با برگزار نشدن كنسرت در مشهد و قم و روی پرده نرفتن رستاخیز و پخش تیزر فیلم‌های ایرانی در شبكه‌ی جِم و ابراز ندامت از برخی تصمیم‌های متخذه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفته شد كه وزیر ارشاد فعلی قرار است جایش را به وزیر ارشاد بعدی بدهد تا وزیر ارشاد بعدی با اتخاذ تدابیر مناسب‌تری جهت راضی كردن اصول‌گرایان، از تنش موجود میان دو طرف بكاهد. در عین حال الیاس حضرتی كه...

2 لینک این مطلب


صفحه اصلی  وبلاگ مسعود مهرابی نمایشگاه کتاب‌ها تماس

© Copyright 2004, Massoud Merabi. All rights reserved.
Powered by ASP-Rider PRO